جایگاه PMO در سازمانهای پروژه محور

شاید این مطلب خیلی تکراری باشه و در موردش خیلی مطالب مختلف نوشته شده باشه ولی از اونجاییکه هم واقعیت داره و هم برای کسایی که تو این زمینه کار میکنن عذاب آوره گاهی اوقات چاره ای جز یادآوری مجدد نیست.

مساله به صورت خیلی ساده اینه: واحد PMO تو سازمانها و شرکتهای پروژه, محور, بازوی مدیریت پروژه, است. قاعدتا هم باید خیلی نقش مهمی داشته باشن و تو همه تصمیم گیریها راهنما و راهگشا باشن و نقش داشته باشن. ولی تقریبا همه کسایی که تو این زمینه کار میکنن این احساس رو دارن که کارشون شده، تهیه یه مشت گزارش و نمودار، که اغلب هم پیشرفت خارج از برنامه رو نشون میده و خوشایند هیچکس هم نیست.

اونم به این صورت که در موعدهای زمانی مشخص باید این گزارشها از وضعیت پروژه, رو نشون بدن. هر واحد هم کار خودشو میکنه و اصولا شما رو در کنار بقیه واحدها میذارن یا حتی زیر نظر اونها، به صورت یه واحد دست و پا گیر، بی خود و مزاحم. توجه داشته باشین که تو این شرایط، شما فقط قراره نشون بدین تو پروژه, چه خبره. یعنی فقط نشون دادن وضعیت موجود، اونم با اطلاعاتی که به زور و با منت از این واحدها میگیرین و معلوم نیست صحت داده هاش چقدر هست.

خب به این نمیگن PMO. چه تو سطح پروژه, باشه یا طرح یا پورتفولیو.

شما جزئی از مدیریت پروژه, هستین که باید هم وضعیت موجود رو به درستی اندازه گیری کنین، هم با اونچه قبلا در موردش فکر شده(یا فکر کردین) و عصاره اش شده یه برنامه زمانبندی کامل و درست، مقایسه کنین و بعد از اون تازه نتیجه کار رو مشخص کنین. بعد از همه اینها باید در مورد اونچه که قراره در آینده انجام بشه اظهار نظر کنین.

این اظهار نظر میتونه ادامه وضعیت موجود باشه یا مثلا تغییر شرایط به صورت جزئی یا کلی در وضعیت موجود. انتخاب در مورد اونچه که خروجی این فراینده، میشه تصمیم گیری صحیح که از اینجا به بعد معمولا به عهده مدیر پروژه یا طرح یا مدیران ارشد سازمانه. یه همچین نقشی اگه واقعا به این صورت باشه، به صورت طبیعی شما رو در جایگاه,ی قرار میده که ساده اش میشه اینکه بقیه باید بهتون جواب پس بدن نه برعکس. ولی واقعا الان اینجوریه؟ به نظرم که نیست وکوتاهی میشه واتفاقا سهم کسایی رو که تو این زمینه فعالیت میکنن رو خیلی کم میدونم آخرشم میبینین، حتی اگه هر چی هم تو چنته داشته باشین رو کنین وهر کاریم بکنین فایده ای نداره، چون این سازمانها خودشون PMO نمی خوان.(بماند که خیلیامون به اجبارکارفرما و قرارداد و نه نیاز سازمان تو پروژه ها کار میکنیم و تو این وضعیت چیزی از PMO در نمیاد)

اگه سازمانی بخواد به صورت واقعی و حرفه ای در زمینه مدیریت پروژه عمل کنه و نتایج مثبتش رو ببینه، حتما جایگاه, و نقشی که PMO داره رو هم ارتقا میده وهم اون رو در موقعیتی قرار میده و طوری پشتیبانی میکنه که بدون هماهنگی و اطلاع با این دپارتمان کسی سر خود عمل نکنه حتی مدیر پروژه.