تحلیل انحرافات هزینه و زمان بعد از خاتمه پروژه

یکی از خوانندگان وبلاگ دو سوال در مورد تحللی انحرافات هزینه و زمان و میزان استاندارد برای این انحرافها  رو به صورت ایمیل برام مطرح کرده بودن که سوالات به این صورت هستند:

 1-بعد از اینکه یک پروژه خاتمه یافت، جهت تحلیل انحرافات هزینه ای (انحراف میان هزینه برآوردی و هزینه واقعی) و انحرافات زمانی (انحراف بین زمان برآوردی انجام پروژه و زمان واقعی)، چه متدهایی وجود دارد و رویکرد پیشنهادی شما چیست؟ 

  2- طبق چه قانون یا روشی، میتوان میزانی استاندارد برای انحرافات هزینه ای و زمانی پروژه های یک شرکت مشخص کرد؟

 جواب من هم ( که یه مقدار مفصل تر توضیحش دادم) به این صورت بود:

(خب احتمالا می دونید)شناخته شده ترین و رایجترین روش، روش ارزش حاصله یا EV(Earned Value) هست.(که مفهوم و  نحوه محاسبه فرمولهای اونها در PMBOK مفصل توضیح داده شده)  البته این برای وقتی هست که پیشرفت واقعی از برنامه ای کمتر نباشه برابر یا بیشتر باشه. اما در صورتی که نمودار پیشرفت واقعی انجام فعالیتها از پیشرفت برنامه ای کمتر باشه نمیشه از شاخصها و مغایرتهای زمانی معرفی شده در روش EV استفاده کرد و برای هم تحلیل زمان و هم هزینه باید از ES یا زمانبندی کسب شده یا Earned Schedule استفاده کرد. روش ES مربوط به سال 2003 هست که توسط والت لیپکه (Walt Lipke) در مقاله ای معرفی شده و سایتی به همین نام داره. (http://www.earnedschedule.com) اساس این روش هم بر این است که در صورتی که (زمانبندی) پروژه ای تموم شده بود ( یا به اتمام زمانبندی نزدیک میشدیم) برای تحلیل مغایرت ها و انحرافات زمانی نمیشه از EV استفاده کرد چون مبنای اون بر هزینه است در صورتی که در روش ES مبنای تحلیل زمان محور زمان است و شاخصها و مغایرتهای زمانی در این روش تغییر می کنند.

به طور کلی در صورتی پیشرفت واقعی از پیشرفت برنامه ریزی شده کمتر باشه در سه مقطع زمانی نمیشه از شاخصها و مغایرتهای EV استفاده کرد چون جواب غلطی به ما میده. این سه مقطع اینها هستند:

 در بازه های زمانی انتهایی برنامه، موقع اتمام برنامه و بعد از پایان زمانبندی پروژه.

در این مورد من شاخصها و مغایرتهای زمانی محاسبه شده از هر دو روش EV و  ES درباره 7 تا از پروژه های عمرانی و صنعتی رو در قالب یه مقاله مقایسه کردم و تو یه کنفرانس چاپ شده و میتونید اون رو در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی ببینید.( اینجا رو کلیک کنید)

با توجه به این مقایسه ها در صورتی پیشرفت واقعی از برنامه ریزی شده کمتر باشه  فقط تا حدود 80% از زمانبندی میشه از EV برای تحلیل زمانی و محاسبه شاخها و مغایرتهای زمانی پروژه استفاده کرد (البته این میانگینه و در مورد بعضی پروژه ها تا 70%، با احتیاط میشه گفت 75%) و بعد از اون باید از ES استفاده کرد. این تغییرات به شناوری فعالیتها و در نتیجه منحنی برنامه ریزیتون هم بستگی داره. هر چی این منحنی بیشتر باشه در بازه های زمانی کمتری میشه از EV استفاده کرد.

در مورد میزان استاندارد برای انحرافهای زمان و هزینه هم خب طبق استاندارد PMBOK می دونیم که با توجه به فرمولها اونها، مغایرتهای زمان و هزینه باید مثبت باشن و شاخصهای زمان و هزینه باید بزرگتر مساوی یک باشن. البته اگه بعضی مقالات خارجی که تو این زمینه مطالع کردن رو ببینید که یه بازه احتیاطی بین 0.8 تا 1 برای شاخصها گذاشتن و کمتر از 0.8 رو کاملا بحرانی میدونن.

برچسب‌ها: برنامه ریزی و کنترل پروژه, مدیریت پروژه, ارزش حاصله, Earned Value, Earned Schedule کاربرد Append Query در اکسس...